
1- غضنفر آزمایش ادرارش گم میشه، میگه: بله دیگه، بخور بخوره.
2- غضنفر میره حرم داد میزنه: آقایون شلوغ نکنید! حاجت ها قاطی میشه. پارسال اومدم حامله شدم.
3- غضنفر ماشینش تو برف گیر میکنه، زنجیر نداشته، سینه میزنه.
4- به غضنفر میگن با حسین فهمیده جمله بساز. میگه: قلی گوزیده حسین فهمیده.
5- غضنفر میره خارج، میره هتل. وقتی میره توالت شروع میکنه به زدن خارجیه. میگن: چرا انقدر میزنیش؟ میگه: یه چشمه ی اویی بیده( دستشویی فرنگی) که مو هر روز زش او بخوردم . امروز هه بی پدر مادر مینش رینده.
6- به دو دلیل زن ها فوتبالیست نمیشن:
1- عمرا 11 بازیکن یه جور لباس بپوشن.
2- عمرا بازی بعدی همون لباسو بپوشن.
7- زن غضنفر به شوهرش میگه: به مناسبت سالگرد ازدواجمون برام آواز بخون. میگه: یه حلقه طلایی اسمتو روش نوشتم، برو بیار پاکش کنم ریدم به سرنوشتم.
8- غضنفر می خواسته گوسفند قربونی کنه، چاقو گیرنمیاره خفّش میکنه.
9- به یک گرسنه ی سومالیایی ساقه طلایی میدن، بعدش از تشنگی می میره.
10- به یارو میگن: معجزه دیدی؟ میگه:آره، رفتم بانک در به اذن خدا باز شد.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: لطیفه، ،

